یکی از فانتزیام اینه که وقتی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه پسره کل وسایلاش
پخش بشه رو زمین ...
منم از کنارش رد بشم و بگم اووووی مگه کوری ؟
همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم ازدواج کنیم باهاش که !
والااااااااا
یکی از فانتزیام اینه که وقتی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه پسره کل وسایلاش
پخش بشه رو زمین ...
منم از کنارش رد بشم و بگم اووووی مگه کوری ؟
همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم ازدواج کنیم باهاش که !
والااااااااا