عروسی پسر خالم بود.داداشم 8صبح رفت گفت میخام برم موهامو درس کنم..ساعت 1بعد از ظهر اومد...به دختر خالم میگم :مهدی 8 رفته 1 اومده موهاشو ایجور کرده!!!!میگه : اوووووووووووه!!!!میومد خودم یه مرغو هشتا جوجه داشتم روسرش ولشون میکردم همین مدلی میشد!!!!!!!!!!!!!
من0_0
داداشم@_@
موهاش((((((((
یعنی این مدلیم فامیل داریم ما>>>>>>>>>> اغا یروز مامان ما گیر داده بود ک کله خونه رو باید تمیز کنیم (جمعه ام بود :(( )
بنده شخصا فقط مونده بود سرامیکارو لیس بزنم تا تمیز شه :| این از من بنده خدا
حالا مامان سر ظهر به بابای بیچارم گیر داد برو تمیز کننده توالت بخر :|
بابای منم با اعصاب داگـــــــــــــــووون پاشد رفت مغازه :
بابام : اغا یه تمیز کننده توالت بده :@
فروشنده : من (مارکه تمیز کننده ^ـــ^) بدم؟
بابام: نـــــــــه پـــس میخوای من بیام بدم :| :|
فروشنده در حال جوییدن میزش :))
بابام :| دیروز وقتی که پسر عموم از ظهر تا عصر شبکه کارتون رو گرفت فهمیدم کودک درونم مرده اخه میخواستم با همین دستا خفش کنم :| دیروز وقتی که پسر عموم از ظهر تا عصر شبکه کارتون رو گرفت فهمیدم کودک درونم مرده اخه میخواستم با همین دستا خفش کنم :|