loading...
ೋღღೋبزرگترین پاتوقೋღღೋ
yas30 بازدید : 34 دوشنبه 11 شهریور 1392 نظرات (0)

چند روز پیش تو خیابون داشتیم راه می رفتیم یهو عموم رو دیدیم عاغا این عموی ما کلی خواهش التماس که فردا شب بیاین خونه ما شام هی جان مامان بیاین خونمون......
ماهم دیگه تو انپــــــــاس شدید قبول کردیم ....
هیچی فردایی اماده شدیم راه افتادیم طرف خونه عمو رسیدیم دم در خونشون عاغا هـــــــــــــــــــــی زنگ زدیم کسی درو باز نکرد .
زنگ زدیم موبایلش جواب داد ( متن حرفای بابام با داداشش که همون عموم باشه)
- سلام داداش در وا کن بیایم بالا
- سلام چـــــــــــــــــــــی ؟
- عاغا درو وا کن
- شما کجاین ؟
- سر کوچه تون دم خونتون خونه نیستی؟
- داداش عروسیـــــــــــــــــم (^_^)
- (--_--)
تو عمر پر بارمون تا حالا اینقدر شیک و مجلسی خیـــــــــت نشده بودیم

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
تبادل لینک رایگان
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    نظرسنجی
    وبلاگ چطوره؟؟؟؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 513
  • کل نظرات : 17
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 39
  • آی پی دیروز : 45
  • بازدید امروز : 231
  • باردید دیروز : 127
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 645
  • بازدید ماه : 1,325
  • بازدید سال : 7,133
  • بازدید کلی : 34,721